هنر چقاشي
كاوه ياري:
كاش كساني هنر چقاشي را پيشه كنند، خلق هنر از دل حلبي
كاوه ياري هنرمند خودآموخته كه هنر چقاشي را ابداع كرده است درباره هنرش معتقد است براي تكامل آن نياز است تا شاگرداني تربيت كنم و استادان ديگري در اين عرصه كار كنند.
.
هنر "چقاشي"، عنواني است كه كاوه ياري هنرمند خودآموخته براي آثار ابداعي خويش برگزيده است. آثاري متفاوت كه از رد چكش روي فلز خلق شده اند. كاوه ياري عنوان "چقاشي"، تلفيقي از دو واژه چكش و نقاشي را به فرهنگ لغت فارسي افزوده است.
ياري درباره خلق صورتك هايي كه با اين شيوه خلق كرده است و چگونگي ابداع اين تكنيك مي گويد: پدرم حلبي ساز بود و عمويم آهنگر اما قصه حلبي سازي با رواج آلومينيوم و پلاستيك به پايان رسيد و پدرم هم كارگاه حلبي سازي اش را جمع كرد و به كار فرش مشغول شد. در همان روزهاي بچگي ام حلبي و آهن برايم جذاب بود و بعدها كه پدر كارگاهش را جمع كرد، ابزارش به عنوان اسباب بازي ما در خانه ماند. وقتي كه آن حرفه، به نوعي از چرخهي زندگي ما خارج شد، من بر آن شدم كه آن حرفه را بهنوعي، دوباره به زندگيام وارد كنم. اين كار، براي من يادآورِ آن ابزار و ادواتي است كه نياكان ما از آنها استفاده ميكردند. من به اين كاسهبشقاب و قابلمهها خيلي سر و شكل ندادم. من فقط آنها را دوباره به آدمها نشان دادم، و از اين كار حس خوبي داشتم. متريال من فلز، برنز، مس، فولاد و هر چيز ديگري است كه به دستم ميرسد.
گاهي بشقاب هاي حلبي و سيني هايي را كه مادرم ديگر مورد استفاده قرار نمي داد مي آوردم و با همين ابزار، نقشي رويشان مي زدم. كم كم از تلفيق همين چكش و نقاشي عنوان چقاشي را اقتباس كردم. مي خواستم كلمه اي به عرصه هنر اين كشور اضافه كنم و مرز بين نقاشي و مجسمه را بردارم.
او ادامه ميدهد: من خودآموخته بودهام، و هيچ درس و كلاسي را در حرفهام پاس نكردهام. اين هنرمند خودآموخته با بيان اينكه به گمانش هنوز هنر چقاشي به تكامل نرسيده است بيان ميكند: هنر فرايندي است كه به اتمام نمي رسد و در زمينه هنر چقاشي بايد بگويم نياز هست تا شاگردان ديگر و استادان ديگري بيايند و در اين زمينه كار كنند. در حال حاضر من تنها كسي هستم كه چقاشي كار مي كند. من تكامل اين هنر را در آينده مي بينم و نه در دوره خودم.
موقشنگ
وي درباره اينكه آيا طرحي از قبل براي ساخت صورتك ها دارد يا به صورت بداهه آنها را خلق مي كند نيز بيان ميكند: اين اشكال كاملا به صورت بداهه هستند و هيچ نقشي از قبل روي كاغذ ندارم يا از روي طرحي كپي نمي كنم. برخي از نقش ها هم در دل آن فلز وجود دارد و من آنها را برجسته مي كنم. از نظر من هويت آدمها را در چهره هاي شان مي توان ديد و براي همين من زياد به چهره آدم ها دقيق ميشوم.
دندون قروچه
كاوه ياري اينگونه جمع بندي ميكند: من چيزي در حدود 20 سال است كه دارم كار ميكنم. ولي اين كارها به صورت مستمر نبوده. من آنها را براي دل خودم ميساختم. از طرفي، خيلي هم دستم باز نبوده كه هر نقشي را كه دوست دارم انتخاب كنم. فرض بفرماييد بارها شده كه خواستهام چهرهي بزرگان مذهبي را سوژهي كارهايم كنم، ولي خيلي در اين رابطه دستم باز نبوده كه بتوانم آن چيزي كه دوست دارم را ارائه كنم. مثلاً مسيحي كه من زدم، چيزي در حدود 7 سال طول كشيد تا من به آن نقشي كه دوست داشتم برسم. اصلاً به جمعبندي نميرسيدم كه آيا اين مسيح، بايد اينطور باشد يا نه. چون ما اين بزرگان را كه درك نكردهايم. درواقع، يك ذهنيتي هم از كارهاي كليساييِ نقاشاني مثل رامبراند و داوينچي داشتم، كه به اين سمت كشيده شدم.
مسيح
زماني كه صرفِ هر كار ميكنم، اصلاً دستم نيست. چون من هيچوقت براي ارائهي اين كارها برنامهريزياي نداشتم. اصلاً به ياد ندارم كه اين كارها، كِي شكل گرفتهاند. از 20 سال پيش همينطور ذرهذره شكل گرفتهاند. جديداً مكاني براي كار كردن در اختيار ندارم. دوست داشتم اين كار را به جوانترها آموزش دهم، تا با خودم به گور نبرم. اگر شهرداري يك جايي را در اختيارم بگذارد تا بتوانم به كارهايم ادامه دهم، خيلي خوشحال خواهم شد.
اميدواريم با حمايت هنردوستان از هنرمندان عزيز ايراني شاهد پيشرفت درتمام عرصه هاي هنري اين مرز و بوم باشيم.
مجتمع فني تهران نمايندگي ونك
آشنايي با هنر كاوه ياري
منبع:
خبرگزاري مهر
خبرگزاري ايلنا
هنر چقاشي
كاوه ياري:
كاش كساني هنر چقاشي را پيشه كنند، خلق هنر از دل حلبي
كاوه ياري هنرمند خودآموخته كه هنر چقاشي را ابداع كرده است درباره هنرش معتقد است براي تكامل آن نياز است تا شاگرداني تربيت كنم و استادان ديگري در اين عرصه كار كنند.
.
هنر "چقاشي"، عنواني است كه كاوه ياري هنرمند خودآموخته براي آثار ابداعي خويش برگزيده است. آثاري متفاوت كه از رد چكش روي فلز خلق شده اند. كاوه ياري عنوان "چقاشي"، تلفيقي از دو واژه چكش و نقاشي را به فرهنگ لغت فارسي افزوده است.
ياري درباره خلق صورتك هايي كه با اين شيوه خلق كرده است و چگونگي ابداع اين تكنيك مي گويد: پدرم حلبي ساز بود و عمويم آهنگر اما قصه حلبي سازي با رواج آلومينيوم و پلاستيك به پايان رسيد و پدرم هم كارگاه حلبي سازي اش را جمع كرد و به كار فرش مشغول شد. در همان روزهاي بچگي ام حلبي و آهن برايم جذاب بود و بعدها كه پدر كارگاهش را جمع كرد، ابزارش به عنوان اسباب بازي ما در خانه ماند. وقتي كه آن حرفه، به نوعي از چرخهي زندگي ما خارج شد، من بر آن شدم كه آن حرفه را بهنوعي، دوباره به زندگيام وارد كنم. اين كار، براي من يادآورِ آن ابزار و ادواتي است كه نياكان ما از آنها استفاده ميكردند. من به اين كاسهبشقاب و قابلمهها خيلي سر و شكل ندادم. من فقط آنها را دوباره به آدمها نشان دادم، و از اين كار حس خوبي داشتم. متريال من فلز، برنز، مس، فولاد و هر چيز ديگري است كه به دستم ميرسد.
گاهي بشقاب هاي حلبي و سيني هايي را كه مادرم ديگر مورد استفاده قرار نمي داد مي آوردم و با همين ابزار، نقشي رويشان مي زدم. كم كم از تلفيق همين چكش و نقاشي عنوان چقاشي را اقتباس كردم. مي خواستم كلمه اي به عرصه هنر اين كشور اضافه كنم و مرز بين نقاشي و مجسمه را بردارم.
او ادامه ميدهد: من خودآموخته بودهام، و هيچ درس و كلاسي را در حرفهام پاس نكردهام. اين هنرمند خودآموخته با بيان اينكه به گمانش هنوز هنر چقاشي به تكامل نرسيده است بيان ميكند: هنر فرايندي است كه به اتمام نمي رسد و در زمينه هنر چقاشي بايد بگويم نياز هست تا شاگردان ديگر و استادان ديگري بيايند و در اين زمينه كار كنند. در حال حاضر من تنها كسي هستم كه چقاشي كار مي كند. من تكامل اين هنر را در آينده مي بينم و نه در دوره خودم.
موقشنگ
وي درباره اينكه آيا طرحي از قبل براي ساخت صورتك ها دارد يا به صورت بداهه آنها را خلق مي كند نيز بيان ميكند: اين اشكال كاملا به صورت بداهه هستند و هيچ نقشي از قبل روي كاغذ ندارم يا از روي طرحي كپي نمي كنم. برخي از نقش ها هم در دل آن فلز وجود دارد و من آنها را برجسته مي كنم. از نظر من هويت آدمها را در چهره هاي شان مي توان ديد و براي همين من زياد به چهره آدم ها دقيق ميشوم.
دندون قروچه
كاوه ياري اينگونه جمع بندي ميكند: من چيزي در حدود 20 سال است كه دارم كار ميكنم. ولي اين كارها به صورت مستمر نبوده. من آنها را براي دل خودم ميساختم. از طرفي، خيلي هم دستم باز نبوده كه هر نقشي را كه دوست دارم انتخاب كنم. فرض بفرماييد بارها شده كه خواستهام چهرهي بزرگان مذهبي را سوژهي كارهايم كنم، ولي خيلي در اين رابطه دستم باز نبوده كه بتوانم آن چيزي كه دوست دارم را ارائه كنم. مثلاً مسيحي كه من زدم، چيزي در حدود 7 سال طول كشيد تا من به آن نقشي كه دوست داشتم برسم. اصلاً به جمعبندي نميرسيدم كه آيا اين مسيح، بايد اينطور باشد يا نه. چون ما اين بزرگان را كه درك نكردهايم. درواقع، يك ذهنيتي هم از كارهاي كليساييِ نقاشاني مثل رامبراند و داوينچي داشتم، كه به اين سمت كشيده شدم.
مسيح
زماني كه صرفِ هر كار ميكنم، اصلاً دستم نيست. چون من هيچوقت براي ارائهي اين كارها برنامهريزياي نداشتم. اصلاً به ياد ندارم كه اين كارها، كِي شكل گرفتهاند. از 20 سال پيش همينطور ذرهذره شكل گرفتهاند. جديداً مكاني براي كار كردن در اختيار ندارم. دوست داشتم اين كار را به جوانترها آموزش دهم، تا با خودم به گور نبرم. اگر شهرداري يك جايي را در اختيارم بگذارد تا بتوانم به كارهايم ادامه دهم، خيلي خوشحال خواهم شد.
اميدواريم با حمايت هنردوستان از هنرمندان عزيز ايراني شاهد پيشرفت درتمام عرصه هاي هنري اين مرز و بوم باشيم.
مجتمع فني تهران نمايندگي ونك
آشنايي با هنر كاوه ياري
منبع:
خبرگزاري مهر
خبرگزاري ايلنا